رمان «لحظههای سکسکه»، داستان دو نوجوان به نامهای امین و سعید است که در درس و فعالیتهای دیگر با هم رقابت میکنند و سال دوم دبیرستان از طرف بسیج به جبهههای نبرد اعزام شده و در یک عملیات از گردان خود جدا میافتند و به همراه پیرمردی به نام «مشتی جلال» راه بازگشت خود را گُم میکنند. آنها در نهایت به اسارت نیروهای بعثی عراق درمیآیند و در ادامه ماجراهای اسارت...
-
نویسنده از نوجوانهایی گفته که درس و مشق را رها کرده و به جبهه رفتهاند. او از رزمندهها ابرقهرمان و موجوداتی اسطورهای و دست نیافتنی نساخته؛ شخصیتهای داستان او زمینیاند و ترسها و تردیدهای خود را دارند و همین، کتاب او را خواندنی میکند.
-
در این داستان نویسنده تلاش میکند علاوه بر استفاده از موضوع جبهه و جنگ برخی دغدغههای دوران نوجوانی از قبیل رقابت سالم در گروه همسالان را نیز بیان کند. توجه اکبرپور در این رمان نه به سالهای پس از جنگ و وضعیت جانبازان و آزادگان و خانوادههایشان بلکه به نسل (یا نسلهای) بعد از جنگ، است. او دست نوجوان امروز را یکراست گرفته و با خود به دل جنگ و خمپاره برده است: «اگرچه، چند متری یکی از این سنگرها بودم، ولی سر و صدایی ازشان نمیشنیدم. کنار بعضی سنگرها موتورسیکلتی گذاشته بودند. اگر بیشتر معطل میکردم، حتم داشتم که بیشتر هول و وحشت برم میداشت و دوباره کار را خراب میکردم»
-
رمان «لحظههای سکسکه» در ۱۴۴ صفحه با قیمت ۳ هزار و ۵۰۰ تومان توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.