به گزارش بزنيم بيرون ، کلاهخود، شمشير و لباسهاي سبز و سرخِ تعزيهگرداناني که تاسوعا و عاشورا را براي مردم تهران قديم ملموس ميکردند و تاريخچهاي که از اين مکانِ خاطرهانگيز در ذهن مردمانِ قديم نقش بسته بود را تنها نشانها ميدانستند از باقيماندههاي "تکيهدولت"، به همراه يک نام و تابلويي کوچک از ورودي بنبستِ باريکي به همين نام در ضلع شمالِ سبزهميدان در خيابان پانزده خرداد!
ولي حالا حرفهاي ديگري از باقي ماندههاي "تکيه دولت" در ميان است. از درِ ورودي خاندان سلطنتي قاجار به تکيه که امروز جايش را آجرهاي رنگين و سرويس بهداشتي آقايان گرفته تا درِ ورودي تکيه براي مردم عادي که هنوز يادگارش در همان بنبست، باقي است البته نه به قدمت که به نام تکيه و مکانِ رويدادش.
مکاني که گفته ميشود، ورودي شاهان قاجار به تکيهدولت بوده است
تاريخچه "تکيهدولت" را امروز ميتوان در هر کتاب و دستنوشته و ذهني پيدا کرد، اما پيدا کردن نشاني از آنچه امروز به نام «باقي ماندههاي تکيهدولت» مطرح ميشود، کاري دشوار است.
شايد اسکندر مختاري طالقاني، که در سالهاي ۱۳۷۴ معاون ميراثفرهنگي اداره کل ميراث فرهنگي استان تهران بود يکي از معدود کساني باشد که تلاش کرد ناگفتههايي از اين بناي تاريخي به دست آورد.
او به واسطهي همين سِمَت، پيگردي تکيه دولت را در سال ۱۳۷۴ انجام داد و از چند و چون پيگردي براي به دست آوردن نشانههايي از «تکيهدولت» تا ساختوساز در چند سانتي باقيماندههاي اين تکيهي تاريخي دولت روايت ميکند.
«وزارت دادگستري در سال ۱۳۷۴ براي ساختوساز در محوطهي جنوبي کاخ گلستان از سازمان ميراث فرهنگي استعلام گرفت. در جواب اين استعلام سازمان ميراث فرهنگي اعلام کرد؛ "در موقعيتي که اصل بر ساختوساز است، تکيه دولت قرار گرفته و بايد در آن محل بررسي به عمل آيد" بنابراين در گفتوگوهايي که بين وزارت دادگستري و ميراث فرهنگي به عمل آمد قرار شد که سازمان ميراث فرهنگي طي ۱۰ روز در جنوب کاخ گلستان و همجوار تالار الماس، نسبت به بازيابي محل تکيه دولت اقدام کند.
به عنوان معاون ميراث فرهنگي تهران، به همراه دکتر باقر آيتالله زاده شيرازي، معاونِ اجرائيِ وقت سازمان ميراث فرهنگي، مرحوم مهريار و يک کارشناس ديگر به محل رفتيم، در آن موقعيت، دکتر شيرازي گفت؛ "اگر اين جا را يک جاور هم کنيم، پلان در ميآيد"
محوطه باغي پر از درخت کاج بود که در قمست جنوب غربيِ آن، يک ساختمان سه طبقه سيماني قرار داشت. از روز ۱۴ مرداد (۱۳۷۴) پيگردي در بقاياي تکيه دولت آغاز شد، در اين ۱۰ روز بقاياي ساختمان تکيه دولت را پيدا کرديم، اما به دليل نياز به اطلاعات بيشتر و براي دستيابي به بخشهاي ديگري از پلانِ اين بناي تاريخي، از وزارت دادگستري درخواست تمديدِ پيگردي را کرديم که سه روز ديگر تمديد شد و در مجموع ۱۳ روز در اين محل به پيگردي "تکيهدولت" پرداختيم. در اين زمان يک پنجم از معماري تکيه دولت يعني حدود ۲۰ درصد از پلانِ آن به دست آمد. همزمان نيز مطالعات تاريخي انجام ميشد.»
اين کارشناس پيشکسوت ميراث فرهنگي در ادامه اين فرضيه را رد ميکند که بانک ملي جاي "تکيه دولت" ساخته شده و توضيح ميدهد: «نقشههاي شهري تهران مانند "نقشه عبدالغفار" که در آن محلِ تکيه دولت منعکس شده بود،مقياس موقعيت اين بنا درآمد و ما توانستيم به اطلاعات بسيار ارزشمندي دست پيدا کنيم. در آن اطلاعات، محدوده تکيه دولت در انطباق با وضع موجود شهري تدقيق و مشخص شد که بانک ملي روي تکيه دولت ساخته نشده و تنها ساختماني که در محل تکيه دولت احداث شده همان ساختمان سه طبقه است که بعدا مشخص شد متعلق به "حبيبالله ثابت" معروف به "ثابت پاسال" است.
نتيجه اين که ما حدود پنج هزار قطعه کاشي شکسته پيدا کرديم، حتي روي يکي از اين کاشيها که انواع مختلفي داشتند، تاريخ ۱۲۹۶ نوشته شده بود. بخشهايي از پيها، صحن مياني و ورودي شرقي تکيه دولت پيدا و مشخص شد که همچنان همجواري تکيه دولت،تالار الماس و ديواره جنوبي کاخ گلستان برقرار است. يعني ديواره شمالي تکيه دولت که در همجواري با کاخ گلستان قرار ميگيرد،يک ديوار دايرهاي شکل است، که به کاخ گلستان چسبيده و اکنون داخل فضاي دادگستري است.»
*تکيهدولت را به سفارس ناصرالدين شاه ساختند؟
مختاري در ادامه مساحت اوليه تکيه دولت را حدود پنج هزار متر ميداند و به سير تاريخي ساخت تا تخريب و واگذاري زمين اين محوطهي تاريخي و ارزشمند از سوي دولتهاي وقت ميپردازد.
«در ۱۲۸۲ تا ۱۲۸۴ که معيرالممالک، شمسالعماره را در دست ساخت داشت، احتمالا در همين زمان به سفارش ناصرالدين شاه کار ساخت تکيه دولت شروع شد. معيرالممالک سال ۱۲۹۰ درگذشت، هرچند تا آن زمان هنوز کار ساختِ "تکيه دولت"به پايان نرسيده، اما مورد بهرهبرداري قرار گرفته بود، بنابراين کاشيها به دوره بعد منتقل شد. حتي سقف در چند مرحله تکميل شد. به نظر ميرسد در نخستين مرحله قرار نبوده صحن وسط مسقف شود، اما پس از مدتي تصميم ميگيرند جاي آن چادر بزنند، اما چون ۴۱ متر دهنه داشته، انجام آن بسيار سخت بود، بنابراين يک اسکلت چوبي ايجاد و روي آن چادر ميکشند.
در متون آمده است؛" که ناصرالدين شاه دوست داشته "تکيه دولت" سقف داشته باشد، حتي يک بار خودِ او پيشنهادي ميکند و "مخبرالدوله هدايت" بخشي از پيشنهاد ناصرالدين شاه را اجرا ميکند،اما چون با فصل بارندگي مصادف شد، اصرار ميکند تا يک پوشش براي آن ايجاد شود.
در هر حالت مشکل پوشش تکيه دولت تا دوره مظفرالدين شاه ميماند و در دوره مظفرالدين شاه، يک فرانسوي پيشنهاد ميکند، اين بنا را با اسکلتي آهني بپوشانند. براي اين کار يک طبقه از تکيه دولت را کم ميکنند و يک اسکلت خرپاي آهني از فرانسه به تهران آورده و روي تکيه دولت گذاشتند. بنابراين در اين فضا چادر گذاشتن و چادر برداشتن براي کساني که از اين فضا استفاده ميکنند، کار راحتتري بود.»
تکيه دولت را چه کسي تخريب کرد؟
اين مدرس دانشگاه در ادامهي تعريف سير تاريخي "تکيه دولت" به بيانِ حدسياتِ تخريبِ اين بناي تاريخي ميپردازد.
«در مورد تاريخ شروع و پايان کار اتفاق نظر نيست، اما اين بنا به دستور دوستعلي خان معيرالممالک ساخت شد و نام معمارهاي مختلفي براي اين کار مطرح شد، اما براساس تحقيقات انجام شده نتوانستيم اثبات کنيم که معمار تکيه دولت چه کسي بوده است.
در سال ۱۳۲۶ "تکيه دولت" از طرف اداره بيوتات سلطنتي که تحت نظر وزارت دارايي بود به بانک ملي واگذار و ۱۳۲۷ به بانک ملي تحويل داده شد. بانک ملي يک بخش از فضاي بيروني تکيه دولت را که نياز داشت در اختيار گرفت، اما بخش شمالي بين فضاي فعلي بانک ملي و کاخ گلستان را به شخصي به نام "حبيبالله ثابت" واگذار کرد.
معلوم نبود دقيقا چه کسي اين مکان تاريخي را تخريب کرده، اما بعدا براساس يکي از متون دربارهي تاريخ نوشته "حجت بلاغي" که يکي از دقيقترين مورخان تهران است، يک جمله ثبت شد که منبع آن مشخص نيست؛ «تکيه دولت واقع در جوارکاخ گلستان و مضافات آن را عبدالحسين هژير _در يک مقطع در پهلوي دو وزير دارائي بوده_ خراب کرد.
بنابراين به طور دقيق مشخص نيست "حبيبالله ثابت" اين بنا را تخريب کرده يا وقتي تحويل وزارت دارايي يا بانک ملي شده، تخريب کردهاند. از سوي ديگر جعفر شهري در گفتههايش آورده است که " مردم آجرهاي تکه دولت را ميبردند و آنجا يک ويرانه بود".
تا اينکه بعد از انقلاب اسلامي مجمع امور صنفي بازار فضاي اين مکان تحت اختيار ميگيرد و در نهايت از سوي بنياد مستضعفان به وزارت دادگستري واگذار ميشود.
مجلس تعزيه در تکيهدولت
استفاده تکيه دولت فقط براي تعزيه و عزاداري نبود
مختاري که پيش از اين تحقيقات گستردهاي دربارهي تاريخچه "تکيهدولت" کرده است، عملکردهاي متفاوت و جالبي را نيز براي اين بناي تاريخي توصيف ميکند.
«علاوه بر تعزيه و شبيهخواني و عزاداري در طول سال، در دورههايي نيز نمايشگاههايي از محصولات ايراني در اين مکان برپا ميشد که مشابه نمايشگاههاي اکسپوي امروزي در دنياست.
يک دوره ديگر در اين مکان ضرب سکه انجام ميشد و مکاني براي عيارسنجي سکه بود.
اما يکي از مهمترين استفادهها از اين فضا، تشکيل مجلس موسساني بود که رأي به انقراض قاجار و روي کارآمدن دورهي پهلوي را داد. براي برگزاري اين مجلس در ۲۵ آذر ۱۳۰۴ تعميرات اساسي روي اين بنا انجام شد، چون متون نشان ميدهد اين بنا مدتي متروکه بوده است.
عمر عزاداريهاي تکيهدولت به رضاخان هم رسيده بود
مجلس موسسان در اين نقطه تشکيل ميشود، اما در يادداشتهاي "سليمان خان بهبودي" –يکي از نزديکان رضاخان در دربار پهلوي- نوشته شده که رضاشاه چند بار به مراسمهاي تکيه دولت ميآيد، اين يعني در دوره پهلوي اول نيز چند بار مراسم تکيه دولت برگزار شده، حتي بهبودي در يادداشتهاي خود ميگويد که "او از کدام در تو ميآيد، کجا مينشيند و کجا را نگاه ميکند."
بنابراين چند نشانه براي استفادهي دربار پهلوي از تکيهدولت وجود دارد، در ادامه اين بنا از دورهاي به بعد متروک و رها ميشود، حتي از دورهي احمدشاه زياد مراسم عزاداري در آن برگزار نميشد، چون متولي مکان دولت بود.
در سالهاي گذشته در اسناد کاخ گلستان سندي پيدا شد که نشان ميدهد زيرزمين يا طبقه همکف تکيه دولت را آب گرفته و مقداري از اموال کاخ گلستان که در اين فضاي تکيه دولت بوده خراب شدند. همچنين صورت جلساتي از انتقال اين اموال وجود دارد که نوشتهاند چه چيزهايي بوده و چه ميزان تخريب شدهاند، اين يعني کل کاخ گلستان در اختيار اداره بيوتات سلطنتي بود.»
او در ادامه يکي از بزرگترين مشکلات "تکيه دولت" را متولي آن يعني دولت ميداند چون «فقط زماني که حکومت تمايل داشته اين ساختمان کار ميکرده و زمانيکه نميخواسته آن متروک بوده است. در واقع صحبت از اين است که نا اهلان در اينجا رفت و آمد داشتهاند، مانند يک کانونِ نامرتبت.»
طرح ساخت تکيه دولت با قابليت برطرف کردن نياز دادگستري را داديم
مختاري در ادامه به روايتِ خود در سال ۱۳۷۴ و از حضور کارشناسان ميراث فرهنگي پاي باقيماندههاي تکيهدولت برميگردد.
«براساس يافتههايي که در محل کشف شده بودند، طرحي از تکيه دولت را زير نظر دکتر شيرازي تهيه کرديم و اين طرح را براي دادگستري فرستاديم. صحبت براين بود که ميتوان يک ساختمان مانند تکيه دولت ساخت اما حتي عملکرد آن اداري باشد. در آن زمان وزارت دادگستري قصد داشت تا ادارات استانها را در اين نقطه بسازد.
تا اينکه در سوم آبان ۱۳۷۴ جلسهاي در دفتر آقاي کازروني رئيس وقت ميراث فرهنگي، با حضور نمايندهاي از وزارت دادگستري، نمايندهاي از بانک ملي و معاونتهاي مختلف اين دو سازمان در ساعت ۱۱ صبح برگزار شد، بر اين اساس توافق کرديم تا اين ساختمان بار ديگر به همان شکل ساخته شود، اما کاربري آن براساس نياز دادگستري باشد و طرح از سوي ميراث فرهنگي تهيه شود، بنابراين اين طرح را در قالب يک گزارش براي وزارت دادگستري فرستاديم و آنها مدتها هيچ جوابي به ما ندادند، در نهايت از سوي دادگستري اقدام به خاکبرداري از محل تکيه دولت شد و به ميراث فرهنگي اعلام کردند که در نهايت با آن طرح موافقت نشده يا تصميم گرفته شده که ديگر لزومي به ساخت دوبارهي تکيه دولت نيست.
آنها نه در تمام آن محدوده بلکه در بخشي از محوطه، يک ساختمان چهار طبقه ساختند. آخرين بار اواخر سال ۱۳۷۴ از بالاي پشت بام کاخ گلستان ديدم که همهي سطح باقي مانده ازتکيه دولت زير ساختوساز قرار نگرفته، چون ساختمان دادگستري از کاخ گلستان فاصله دارد، بنابراين کمي از پيهاي تکيه دولت هنوز ممکن است در آن محل وجود داشته باشد. ديدم که لودرها در حال کارند، کاشيها در زمين بودند و ما محلي نداشتيم که اين همه کاشي خُرد را انتقال دهيم و از آن به بعد من ديگر از آنها خبر ندارم.»
وروديهاي تکيهدولت از کاخ گلستان تا بنبست "تکيه دولت"
او توضيحاتي را نيز دربارهي معماري و وروديهاي اين بنا ميدهد.
«اين ساختمان که از طرح سالن کنسرت آلبرت هال در لندن برگرفته شد، در يک بخش دو طبقه و يک بخش ديگر سه طبقه بود. حتي در گفتههاي تاريخي اشاره شده اين جا زيرزمين داشته است. اما ما در پيگرديها متوجه زيرزمين نشديم و ساختمانها پي گسترده داشتند، هر چند پيِ آنها محکم نبود، چون ابعاد پايهها وسيع بود، بنابراين ساختمان در بخشهايي سه طبقه و در بخشهايي دو طبقه است.
به عنوان مثال بخش شاهنشين، دو طبقه بود، يعني جايي که همجوار کاخ گلستان بود، يا بخش جنوبي که محراب داشت يک طبقه بود. بنابراين براساس عکسهاي هوايي نيز يک ساختمان گرد بوده است. يک ورودي از سمت کوچه تکيه دولت در شرق وجود داشت که به سر در شمسالعماره راه پيدا ميکرد، از طرف ديگر نيز وارد کوچه تکيه دولت ميشد و به ديوار جنوبي ارگ و مسجد حکيم هاشمي ميخورد.
ورودي ديگر از طرف کاخ گلستان بود که اهل اندرون بوده و شاه از آنجا وارد تکيه دولت ميشدند، حتي يکي دو مقام اروپايي نيز در سفرنامههاي خود صحبت از آمدن به تکيه دولت کردهاند، آنها گفتهاند که از کاخ گلستان وارد تکيه دولت شدهاند.
از سوي ديگر حجرههاي ساخته شده در "تکيهدولت" مربوط به خانوادههاي شناخته شده و صحن مربوط به مردم بود، حتي بخش زنانه و مردانه در اين فضا از يکديگر جدا مشخص شده بود.»
برگزاري مراسمي غير از عزاداري در تکيهدولت
يک ورودي ديگر سمت ميدان باغ گلشن _ميدان ارگ فعلي_ به عنوان ورودي غربي بود. يعني از جلوي در دادگستريِ فعلي يک بخش مربوط به ميدان بوده و جلوي ورودي غربي يک ميدانگاه داشته است . در نقطهاي که امروز دادگستري است، همين جا يک بخش مربوط به ميدان بوده و يک بخش نيز جلوخان تکيه دولت بوده است، بنابراين در عکسها اين محوطه سه ورودي داشته است.
همچنين براي کساني که قصد وارد شدن به تکيه دولت را نداشتند، يک معبر از سمت جنوبي باز شد تا اگر قصد رفتن به سمت خيابان ناصريه را دارند از ميدان باغ گلشن و از زير سر در شمسالعماره به آن خيابان بروند.
براي پيدا کردن در ورودي تکيه دولت از داخل کاخ گلستان، کوچکترين دهنهي آجري قرار گرفته بعد از عمارت الماس را به سمت غرب که تشخيص دهيد، همان ورودي تکيهدولت در گذشته بوده که امروز آن را با آجر پوشاندهاند.»
با وجود اين صحبت مختاري، يکي از کارمندان کاخ گلستان، با نشان دادن سرويس بهداشتي آقايان در ضلع جنوبي به طور قاطع معتقد است که ورودي تکيهدولت در گذشته درست اينجا بوده و در دورههاي گذشته به دليل وجود فضاي باز پشت اين ديوار تصميم گرفته ميشود، سرويس بهداشتي در اين نقطه احداث شود!
حياط خلوت پشت دو عمارت تاريخي «بادگير» و «الماس» در کاخ گلستان، هم نشاني ديگر از «تکيهدولت» دارد، فضايي باز که حالا درختان سرو کهنسالاش راه را به سمت وروديِ مردم از بنبست تکيهدولت نشان ميدهد. در اين فضا هم ميتوان آن عمارت عظيم و نقشش را در مردم مقيد ۱۰۰ سال پيش ديد.
حياط خلوت پشت عمارت الماس و بادگير
ميتوان دوباره تکيهدولت را ساخت
به گفتهي مختاري؛ «حدود ۲۲ سال پيش؛ پنج هزار کاشي و ديوارهاي دايرهاي شکل از تکيهدولت قاجاري در جنوب کاخ گلستان و پشت عمارت الماس باقي مانده بود، تا اينکه دادگستري تصميم به ساخت فضاي مورد نياز خود ميکند. مدتي است با انتقال ساختمان اصلي دادگستري به بلوار کشاورز، ساختمان شيشهاي چهار طبقهاي که ديوار به ديوار کاخ گلستان در آن زمان ساخته شد، به حال خود رها شده» اين يک فرصت است که ميتوان بخشي از تاريخ عزاداريهاي ايرانيان را در گذشته که زير پاي اين بنا باقي مانده، نجات داد.
اقدامي که به گفتهي "مختاري"؛ نخست نياز به ديدن دوبارهي فضا دارد که بررسي شود چقدر از ساختمان دادگستري روي تکيه دولت نشسته و چقدر از آن عناصر باقي مانده هنوز زندهاند.
او حتي پيشنهاد ميکند؛ «تصور ميکنم يک بخشهايي هنوز باقي است. حتي امکان آن وجود دارد که ساختمان دادگستري را خراب کنيم و تکيه دولت را بار ديگر بسازيم. چون آن ساختمان که روزي براي کار اداري ساخته شد، امروز کهنه شده است.»
وي بازسازي دوبارهي "تکيهدولت" را يک خواست ملي ميداند که امروز بيشتر به يک آرزوي ملي تبديل شود و ميگويد: همهي اينها امکان بازسازي دارند. خواست ما اين است که دوباره ساخته شود، زمان زيادي است که ما دلمان ميخواهد يک تکيه دولتي در تهران داشته باشيم.
مختاري حتي از وجود اسناد و نقشههاي اين بناي تاريخي خبر ميدهد و ميگويد: عدهي زيادي در گذشته روي اين بنا کار کردهاند. مي توان اين ساختمان را بار ديگر بازسازي کرد، مکان آن نيز در نقطهي خوبي قرار گرفته است، از يک سو به مجموعه کاخ گلستان کمک ميکند و از سوي ديگر به خيابانهاي عودلاجان، ناصرخسرو، خيابان ۱۵ خرداد و مسجد ارگ راه دارد. آن يک مجموعه به عنوان مکمل مجموعه تاريخي کاخ گلستان است.