به گزارش بزنيم بيرون ، چند قرن از روزي که آغا محمدخان در نوروز ۱۱۶۴ خورشيدي شهر تهران را به پايتختي برگزيد؛ ميگذرد. انتخابي که سرنوشت اين شهر را دگرگون کرده و موجبات گسترش کمّي و کيفي آن را فراهم آورد، به گونهاي که با گذشت بيش از ۲۲۰ سال جمعيّت آن از حدود ۱۵۰۰۰ نفر در سال ۱۱۶۴ خورشيدي به چيزي حدود ۱۰ ميليون نفر در سال ۱۳۹۵ رسيد و وسعتش از حدود ۴ .۴ کيلومتر مربّع به بيش از ۷۳۰ کيلومتر مربّع افزايش يافت.
در آن زمان وسايل حمل و نقل در اين شهر همچون ساير شهرها محدود به وسائلي همچون گاري، درشکه و کالسکههاي اختصاصي ميشد و بيشتر مردم پاي پياده از اين سوي شهر به آن سوي شهر ميرفتند، اما به تدريج با افزايش جمعيت؛ مسئله نقل و انتقال مسافر در داخل شهر مورد توجه قرار گرفت.
نخستين وسيله نقليه عمومي که در پايتخت آغاز به کار کرد؛ واگنهاي اسبي بود. حول و حوش سال ۱۲۹۸ خورشيدي بود که بلژيکيها بعد از ايجاد راه آهن حضرت عبدالعظيم که با عنوان ماشين دودي شهر ري معروف بود به فکر تأسيس چند خط حمل و نقل مسافر در شهر تهران افتادند؛ از اينجا بود که واگنهاي اسبي در پايتخت شروع به کار کردند به اين صورت در خيابانهاي ري – لاله زار، ناصريه (ناصر خسرو فعلي)، سپه (خيابان امام خميني) و شاهپور (وحدت اسلامي) ريل کار گذاشته شد و پس از اين اقدام، مسافرين با واگنهاي اسبي که از روي ريل عبور ميکرد، به انتهاي خط منتقل ميشدند.
جالب است بدانيد؛ اين واگنها با گنجايش حدود ۱۰۰ مسافر به وسيله اسبهاي قوي هيکل بر روي ريلها کشيده ميشدند. کرايه اين واگن هاچند شاهي بود و از ساعت ۶ صبح تا ۹ شب يکسره کار ميکردند.
اين اسبهاي قويهيکل چندسالي به مردم تهران خدمترساني کردند تا اينکه در سال ۱۳۰۳ شرکت بلژيکي کار خود را متوقف کرده و مسئولان آن به کشور متبوع خود مراجعت کردند. حالا نوبت دانمارکيها بود که در شهر تهران اظهار وجود کرده و براي نقل و انتقال شهروندان تهران برنامهريزي کنند. دانمارکيها در اين مدت با استفاده از اتوبوسهاي بنزيني بزرگ چند خط اتوبوسراني در تهران و شميران داير کردند، اما به علت کمي درآمد شرکت خود را در تهران منحل کرده و خطوط اتوبوسراني را برچيدند.
۲ سال بعد يعني در سال ۱۳۰۵ و زمان سلطنت رضاپهلوي تعدادي اتوبوس (مدل ريس) از شوروي خريداري و با ورود آنها ۸ خط اتوبوسراني خصوصي در تهران داير شد. با گذشت بيش از دو دهه از فعاليت اين اتوبوسها و در سال ۱۳۳۳ تعدادي اتوبوس بنز از شرکت دايملر بنز آلمان وارد ايران شده و دو سال بعد يعني در سال ۱۳۳۵ خورشيدي تعداد خطوط اتوبوسراني تهران به ۳۸ خط افزايش يافت.
اوايل دهه ۱۳۲۰ شهر تهران با بيش از يک ميليون نفر جمعيت فاقد سيستم حمل و نقل مناسب بود. بدين منظور در سال ۱۳۳۱ قانون تأسيس شرکتهاي اتوبوسراني عمومي در شهرها به تصويب مجلس شوراي ملي وقت رسيد. قانوني که براساس آن امتياز اتوبوسراني و نقل و انتقال دسته جمعي مسافرين در شهرها به شهرداريها واگذار شده و آنها اجازه يافتند؛ نسبت به تأسيس شرکتهاي اتوبوسراني عمومي که به صورت شرکت سهامي در قانون پيش بيني شده بود، اقدام کنند؛ مشروط بر اينکه حداقل ۵۱% سهام اين شرکتها به شهرداري و بقيه سهام قابل عرضه به ساير افراد ايراني ساکن شهرهاي محل تأسيس شرکتهاي اتوبوسراني عمومي باشد.
با وجود تصويب اين قانون، در عمل امکان تأسيس اين شرکتها با سرمايه دولتي تا سال ۱۳۳۵ فراهم نشد تا اينکه در ۱۱ بهمن ماه ۱۳۳۴ آيين نامه اجرايي اين قانون در ۱۰ ماده به تصويب هيئت وزيران وقت رسيد. مطابق اين آييننامه براي مراقبت در حسن اجراي قانون، هيئتي به نام هيئت عالي نظارت و مشاور اتوبوسراني عمومي (متشکل از يک وزير، پنج معاون وزير و سه عضو عالي رتبه دولتي) تعيين شدند. بالاخره اولين شرکت سهامي اتوبوسراني عمومي کشور در شهر تهران با نام شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه با سرمايه ۳۰۰ ميليون ريال (۳۰ هزار سهم ۱۰ هزار ريالي با نام) در ۲۵ فروردين ماه سال ۱۳۳۵ با شماره ۵۱۳۷ به ثبت رسيد و محل قانوني آن در ساختمان شهرداري تعيين گرديد. ۵۱% سهام شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه متعلق به شهرداري تهران و ۴۹% بقيه آن متعلق به اتوبوسداران سابق گرديد. هيئت مديرهاي ۷ نفره نيز مسئوليت اداره شرکت را به عهده گرفتند که ۳ نفر از اعضاي آن از بين ۴۹% سهامداران بخش خصوصي سابق و ۴ نفر به طرفيت سهام شهرداري تهران انتخاب شدند.
به اين ترتيب بود که شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه عملاً از تيرماه سال ۱۳۳۵ با تأسيس يک خط با کرايه بليط يک ريالي شروع به فعاليت کرد.
حالا و بعد از گذشت چند دهه از فعاليت سرويسهاي مختلف حمل و نقل عمومي همچون واگناسبي و اتوبوسهاي بنز و... شرکت واحد اتوبوسراني، اقداماتي را در جهت توسعه حمل و نقل عمومي در شهري که ميرفت، تبديل به کلانشهري پرجمعيت و وسيع شود؛ انجام داد.
در سال ۱۳۴۰ اين شرکت با داشتن ۱۵۰۰ دستگاه اتوبوس که ۱۰۰ دستگاه آن شورلت بود؛ اقدام به خريد ۳۰۰ دستگاه اتوبوس ديگر از کشور انگلستان کرد. گام بعدي خريد ۲۰۰ دستگاه اتوبوس ۲ طبقه از اين کشور بود که ۵ سال بعد انجام شد؛ اتوبوسهايي که شايد استفاده از آنان در خاطر بسياري از شهروندان تهراني مانده باشد. روندي که تا سال ۱۳۵۱ ادامه داشت و ۲۰۰ دستگاه اتوبوس دوطبقه ديگر به ناوگان اتوبوسراني تهران اضافه شد.
اما مهمترين اقدام در اين دوره به تجهيز ۳ دستگاه اتوبوس به سيستم گازسوز باز ميگردد؛ اقدامي که تا سال ۱۳۷۲ خبري از آن نيست و در اين سال نخستين اتوبوس گازسوز در پارکسوار بيهقي کار خود را آغاز ميکند.
در سال ۱۳۶۸ و درسالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ۸۰۰ دستگاه اتوبوس و تعدادي اتوبوس ۳۰۵ دست دوم از کشور آلمان غربي خريداري ميشود، اما اقدامات اين شرکت تداوم دارد تا اينکه در سال ۱۳۷۱ نخستين خط اتوبوس برقي با ۳ دستگاه اتوبوس که از سه راه تهرانپارس تا ميدان امام حسين (ع) فعاليت ميکند. يکسال بعد در سال ۱۳۷۲ نيز ۹۰ درصد از اتوبوسهاي شرکت واحد اتوبوسراني به سيستم تنظيم سوخت تجهيز ميشوند تا موجبات کاهش آلودگي هوا و کاهش مصرف سوخت فراهم شود.
در سال ۱۳۷۵ و با گذشت ۴ سال از آغاز به کار اولين خط اتوبوس برقي، فاز دوم اين طرح با ۳۵ دستگاه اتوبوس برقي افتتاح ميشود، اما اين پايان راه توسعه خطوط اتوبوسراني شهر تهران نيست. سال ۱۳۸۵ بخشي از ناوگان به بخش خصوصي واگذار ميشود و يکسال بعد اولين سامانه اتوبوسهاي تندرو – خط ۱ BRT- کار خود را آغاز ميکند. اين خط مسافران را از چهار راه تهرانپارس تا پايانه آزادي جا به جا ميکند.
در سالهاي بعد نيز همچنان برتعداد خطوط BRT شهر تهران افزوده ميشود؛ خطوطي که در مجمع جهاني حمل و نقل (UITP) نيز مورد توجه قرار ميگيرد به نحوي که برخي از کشورهاي همسايه همچون ترکيه به ساز و کار آن علاقهمند ميشوند. اقدامات همچنان ادامه دارد؛ اجراي طرح بليت الکترونيک، افتتاح سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولان در سال ۱۳۹۱، تجهيز ناوگان اتوبوسراني به GPS و...
شايد امروز ديگر کسي خاطره واگنهاي اسبي را در ذهن نداشته باشد و لذت سوار شدن بر اين واگنها را به ياد نياورد، اما بسياري از ما هنوز هم لذت سوار شدن بر اتوبوسهاي ۲ طبقه و هيجان حمل و نقل با اتوبوسهاي برقي را که گاها از دل مناطق تاريخي تهران ميگذشت به خاطر داريم.
اکنون اتوبوسهاي تندرو جاي واگنهاي اسبي را گرفتهاند و اثري از اتوبوسهاي دو طبقه هم نيست، اما شايد در دههها و صدههاي بعدي همين خطوط تندرو و سامانههاي حمل و نقل کنوني خاطرهاي باشد، دور اما شيرين در اذهان مردم تهران که براي جابه جايي از وسائل حمل و نقل ديگري استفاده ميکنند و هرگز طعم سوار شدن بر اتوبوس خصوصا اتوبوسهاي فرسوده و کهنه يا فشرده شدن در ازدحام جمعيت اين وسيله حمل و نقل را نچشيدهاند.